وب‌سايت مجله صوفي (شماره 104)

                                
.                                                                https://Farsi.sufijournal.org         

 


ذهن‌آگاهي در جهت رهايي از ذهن

دکتر عليرضا نوربخش

ترجمه: دکتر صفورا نوربخش

آن گونه در زندگي عمل کن که گويي آخرين عمل توست.

مارکوس اورليوس (Marcus Aurelius) ـ کتاب تأملات

 

 

ذهن‌آگاهي تمريني‌ست که از مفهوم بودايي ساتي (Sati) برمي‌خيزد و به عنوان تکنيک مراقبه در بودايي تبتي و ذن به وجود آمده‌است. در چند دهه‌ي اخير در غرب از تکنيک ذهن‌آگاهي ......

ادامه ...

عشق در ويـرانـه‌هـا

لاله در مـرداب رويـد، عشـق در ويـرانـه‌ها

بـاده در خـم جوشد و دل در بـر جـانانه‌ها

عاشق از هجـران گريزد، دلبـر از دل‌خام‌ها

ارغـوان در بـاد رقصد، شعلـه بـا پـروانـه‌ها

خودپرست از خود بگويد، واله از زيبا رخان

زاهـد از دوزخ هـراسد، عـاقل از ديـوانـه‌ها

شيخ از رضـوان بدانـد، پيـر مـا از جام مي

آن بـه دنبـال خيـال و اين پـي پيمـانـه‌ها

گفته‌اند عالم برآمد از عـدم در شش صباح

يـار ما در دل بـود نـي در دل افسـانـه‌هـا

آنکه عمري با يقين پنـداشته در شک نبود

کي بداند حـال مـا را، بي سـر و سـامانه‌ها

تا ببينم روي تـو در ملک دل اي مهر جان

نـوربخـش عـاشقـانـم مستي ميخـانـه‌هـا

عليرضا نوربخش

دوشنبه 15 خرداد ماه 1402، 5 ژوئن 2023، بمبوري


راه مهـر

در دیـر مغـان دوش مـرا حـال دگـر بـود ............... از زلـف پـریشــان تــوام بــاز خبـر بـود

گویـی که مـرا عشق به گیسوی تو آویخت ............... در زلف تـو گـم گشته ز مـن هیچ اثـر بود

گفتـم کـه چـو در دام تـوام ره بگشـایـی ............... فکـرم همه باطل شد و چـون آه سحر بود

سـرگشته کـویـت شـده بـودم کـه بدیدم ............... بـر درگــه حسنـت ز ره مهـر گــذر بـود

بـر مـن نگهـی کـردی و بس نکته بگفتی ............... در صحبت موزون تـو هم شهد و شکر بود

چون سـایـه‌ی قـد تـو بر انـدام من افتـاد ............... دیدم که بجز عشق خیال است و صور بود

گـر نـور ببخشد دگـرم هیچ هـوس نیست ............... در دیـر مغـان دوش چـه حالی ز نظر بود

علی رضا نوربخش

جمعه 19 خرداد 1402، 9 ژوئن 2023، لندن


مـوج عشـق

نظـرم بــر خـم زلـف و شکـن و تـاب افتـاد .......... دل شيـدا بـه سمـا پـر زد و بـي‌تـاب افتـاد

کشتـي حيــرت مـن بحــر تحيـر مي‌جست .......... مـوج عشق آمـد و کشتيم بـه گـرداب افتاد

تــا ببينـم رخ زيبـايـش بـه رويــايــي بـاز .......... ديده پر اشک چـو باران شد و در خواب افتاد

ديدم آن يـار کمـان ابـروي رعنـا قـد مست .......... قصـد دل کـرد، نگاهم چـو بـه محـراب افتاد

هـردم آن صـورت زيبــا شده صد شکل دگر .......... زان همه نقـش عجب عقـل به اعجـاب افتاد

گفتمش روي چـو مهتـاب، تـو پوشيده مدار .......... گفت خـود گشته حجابي که به مهتاب افتاد

نـوربخـش است و فـروزد بـه جهـانـي تـا او .......... نظرش بــر خـم زلـف و شکـن و تـاب افتـاد

عليرضا نوربخش

پنجشنبه 11 خرداد 1402، 1 ژوئن 2023، لندن

 




منتشر شد      
انگلیسی -   اسپانیایی -   روسی -   آلمانی -   استرالیا -   سوئدی -   ایتالیایی -   فرانسوی -   بلغارستانی -   اکراینی -   نیوزیلندی -   هلندی -   لهستانی -   کانادا -   بوستون آمریکا -   چک
ویکی پدیا سلسله نعمت اللهی -   ویکی پدیا جواد نوربخش
کلیه حقوق و مطالب این سایت متعلق به سلسله نعمت اللهی می باشد. استفاده و نشر مطالب آن با ذکر منبع آزاد می باشد